هامون یک شاهکار نیست!
سالها قبل مجله همشهری جوان مقالهای درباره فیلمهای مهم و تاثیرگذار سینمای ایرانی چاپ و از هامون به عنوان یکی از خاصترین فیلمهای سینمای ایران یاد کرده بود.
من 16 ساله بودم و این اولین باری بود که اسم هامون و داریوش مهرجویی را میخواندم و فکر کردم باید این شاهکار را ببینم ولی بعد از 30 دقیقه اول حوصلهام سر رفت و قید تماشای شاهکار سینمای ایران را زدم.
بعدتر در دانشگاه، واکنش آدمها در برابر هامون ندیدنِ من طوری بود که فکر کردم باید دوباره این فیلم را ببینم و اینبار تا انتها صبور باشم که شاید در آخر شگفتزده شوم ولی به همان اندازه دفعه اول حوصلهسر بود.
شعر ابر شلوارپوش مایاکوفسکی، موسیقی باخ، آیین ذن، داستان امتحان ابراهیم و عشق در ادیان ابراهیمی، هرکدام به تنهایی موضوعی شگفتانگیز است اما در کنار هم شاید کمترین ارتباط خلق کنند و هامون شاید شبیه پتویی چهلتکه، دسترنج خیاطی ناشی باشد.
شاید مهمترین کار داریوش مهرجویی در هامون، سردرگم کردن مخاطب با مفاهیم پیچیده روشنفکرانه و عمیقتر نشان دادن داستانی ساده است، روایتی از تمام ما آدمهایی که در ظاهر با کلمات پیچیده خود را باسواد نشان میدهیم اما در باطن شاید افکار بقیه را بیان کنیم و خودمان خالی از فکر باشیم.
دانش سینمایی من خیلی خیلی محدود است اما هربار به هامون فکر میکنم، تمام این تکههای بیربط در ذهنم شکل میگیرد و در نهایت نمیتوانم هامون را شاهکاری دوستداشتنی تلقی کنم و بیشتر آن را فیلمی زرد میدانم، خیلی بدتر از فیلمهای زرد امروزی.
امشب دوستی با شوق از تاثیر هامون و سینمای مهرجویی برایم میگفت و در جواب استدلال من گفت حتی اگر هامون شاهکار نباشد، راههای برای خلق فیلمهای متفاوت و تغییر سلیقهی سینمایی آدمها هموار کرده ولی آیا اصلا این تغییر خوبی بوده و به جای خوبی رسیده؟
من نادان در هنر تصور متفاوتی دارم و هنوز فکر میکنم هامون واقعا یک شاهکار نیست!
- ۴ نظر
- ۳۰ فروردين ۰۲ ، ۲۲:۴۵