در میان عکسهای نصرالله کسرائیان از اقوام مختلف ایران، عکسی وجود دارد که من شیفته تماشای آن هستم؛
عکسی از یک زن، پابرهنه نشسته در آستانه در و خیره به دوربین.
زن به دوربین خیره شده و صورتش خالی از هر احساسی است، انگار مدلی باشد که تنها از سر انجام وظیفه در مقابل دوربین نشسته است.
من روزهای زیادی به عکس نگاه کردم و فکر کردم اسم او چیست، اهل کجا است، در آن لحظه چه فکری در سرش بود، در آن لحظه چه احساسی داشت، در آن لحظه چه میخواست.
جوابی برای هیچکدام از این سوالها پیدا نکردم ولی روزهای زیادی فکر کردم دلم میخواست شبیه این زن باشم؛
روزهای زیادی دلم میخواست شبیه این زن بدون هیچ احساس و فکری، بدون هیچ حرفی، بدون ارتباط داشتن با آدمی، تنها به تماشا بنشینم، به تماشای آدمها و حرکات و کلماتشان، به تماشای اتفاقات روزمره، به تماشای سادهترین تغییرات.
فقط تماشا کنم و هیچ کاری در مقابل انجام ندهم.
- ۲ نظر
- ۲۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۹:۲۵