Yağmur Gibi

Yağmur Gibi در زبان ترکی یعنی شبیه باران؛
رویای قدیمی‌ام که دوست داشتم باران روزهای یکشنبه ورشو باشم.

طبقه بندی موضوعی

از زیبایی حلزون‌ها

دوشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۰۴ ب.ظ

من تمام عمر از تمام جانداران غیرآدمیزاد ترسیدم و بیشترین فاصله ممکن را از آن‌ها حفظ کردم.
هیچ زمانی علاقه عمیق آدم‌ها به جانداران و تمایل به زیستن با آن‌ها را درک نکردم و همیشه فکر کردم هرچقدر فوق‌العاده باشند، برای جهان دیگری هستند، دور از جهان آدم‌ها.
این میان بیشترین ترسم از جانداران کوچک بود و حلزون به طور خاص که فکر می‌کردم ساده و نازیبا و شاید بی‌فایده باشد. آخرین کتابی که خواندم ولی من را شیفته جهان حلزون‌ها کرد؛ کتاب صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی.

دو سال قبل اتفاقی در قفسه جستارها دیدم و کنجکاوی دلیل خواندنش بود. تمام این دو سال چند باری به قصد خواندن سراغش رفتم ولی رها کردم تا دو هفته قبل که بی‌حوصله و غمگین بودم و شروع به خواندن کردم و جادوی روایت و دنیای حلزون‌ها درگیرم کرد.

کتاب درباره همزیستی زنی درگیر بیماری عجیب با یک حلزون وحشی در یک اتاق کوچک است و ماجرا از روزی شروع می‌شود که دوستی حلزون را از جنگل در گلدان بنفشه الیزابت، نویسنده کتاب، می‌گذارد و همین به کشف رازهای پنهان حلزون منجر می‌شود.

در طول کتاب، نویسنده از کنجکاوی و صبوری همزمان حلزون برای کشف و تلاش برای پیدا کردن راه‌های تازه می‌گوید، از دقت بالای حلزون به محیط اطراف و از هوشمندی او.
حضور حلزون باعث شده بود نویسنده جور دیگری به زندگی حوصله‌سربری که تنها به خوابیدن روی یک تخت ختم میشد، نگاه کند و شیفته جزئیات بودن را یاد بگیرد و کلمات نویسنده باعث شد فکر کنم باید مکث کنم، باید مکث کنم و صبوری را یاد بگیرم و از نو به جزئیات دقت کنم و شیفته زندگی بودن را تمرین کنم.
حلزون همان معلمی بود که در این روزها احتیاج داشتم که بدون حرف‌های عجیب و پیچیده و تکراری، نکات مهمی یاد بدهد.

و شاید حلزون همان معلمی باشد که همه‌ی ما آدم‌های غرق شلوغی به آن نیاز داشته باشیم

برای همه‌ی آدم‌هایی که از جستار خوانی لذت ببرند، به داستان‌های آرام و سکوت علاقه داشته باشند، داستان حلزون هیجان‌انگیز است.

 

  • ۰۲/۰۳/۰۸
  • Mavi

نظرات (۲)

چیزهای شگفت‌انگیز زیادی در جهان هست که مثل ترمزی در برابر سیر سریع و دیوانه‌وار این جهان عمل می‌کنه. به سلامتیِ هر چیزی که کمی ما رو به فکر فرو می‌بره.

پاسخ:
درسته و امیدوارم از این به بعد چشم‌های تیزتری برای کشف این‌ها داشته باشم.

مرسی از معرفی. باید جالب باشه... از کسایی که متن رو جای دیگه می‌نویسن و بعد پاکیزه و ویراسته ارسال می‌کنن، باید تشکر کرد. خلاصه مرسی :)

پ.ن

آخرش نفهمیدم جستار چیه دقیقا!

پاسخ:
واقعاً کتاب فوق‌العاده‌ایه و در تشکر از آدم‌هایی که نگاه دقیقی به ظرایف و جزئیات دارند، هدیه خوبیه.
جستار انگار یه زانر هنجارشکنی باشه، توی هیچ دسته‌ی ادبی قرار نمی‌گیره. من بهش میگم مقاله دوستانه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی