Yağmur Gibi

Yağmur Gibi در زبان ترکی یعنی شبیه باران؛
رویای قدیمی‌ام که دوست داشتم باران روزهای یکشنبه ورشو باشم.

طبقه بندی موضوعی

دوشنبه, ۱۵ آبان ۱۴۰۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ

روی آخرین ردیف نیمکت‌های چوبی کلیسا نشسته‌بودم و به نقاشی شام آخر نگاه می‌کردم.
بعد از آخرین‌باری که باهم آمده‌بودیم، چندباری کلیسا آمده‌بودم و هربار در ذهنم پررنگ شد و برایش دعا کردم.
امروز ولی دوباره، مثل قبل، با ذهنی خالی پیش مسیح رفتم.
تمام مدت به تصویر مسیح نگاه می‌کردم و فکر کردم شوریدگی با کلمات بیژن الهی شروع شد و به جهان شرقیِ درخت بلوط رسید و بعدتر پیچیده‌تر شد و به پیامبر شرقی ختم شد و حالا شبیه نقاشی فریدون آو شدم.
این شوریدگی ادامه پیدا می‌کند یا برای دوباره شوریده بودن پیر شدم؟
مسیح قبل‌تر گفته‌بود شوریدگی تمامی ندارد و من لبخند زده‌بودم و افتخار کردم به این شوریدگی.
این‌بار ولی کاش شوریدگی بوی جهان آدم‌ بزرگ‌ها را داشته‌باشد.

  • ۰۲/۰۸/۱۵
  • Mavi

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی