Yağmur Gibi

Yağmur Gibi در زبان ترکی یعنی شبیه باران؛
رویای قدیمی‌ام که دوست داشتم باران روزهای یکشنبه ورشو باشم.

طبقه بندی موضوعی

مادرانگی از جنس هدی

سه شنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۲، ۰۹:۰۲ ب.ظ

از 18 سالگی آخرین نقشی که برای خودم تصور می‌کردم، مادری بود؛
با خودم نتیجه‌گیری کرده‌بودم که مادری سخت‌ترین وظیفه دنیا است، هر اشتباهی که بکنی تا مدت‌های طولانی پاک نمی‌شود و حتی ممکن است دامن چند نسل دیگر را بگیرد، که باید خودت آدم خوبی باشی و در سلامت روانی کامل تا بتوانی به آن فکر کنی، که باید در محیط خوبی باشی تا به آن فکر کنی.
هنوز هم همین فکر را می‌کنم، هرچند با سختگیری کمتر.
با این همه هربار هدی و دخترش را می‌بینم، هربار مادرانگی‌های او را می‌بینم، وسوسه میشم این نقش را تجربه کنم.
هدی شبیه مادرهای اینستاگرامی نیست که همیشه مرتب باشد، بهترین وسایل و اسباب‌بازی‌ها را در اختیار داشته‌باشد، نه؛
هدی شاید شبیه هیچ مادری نباشد جز خودش.
مادرانگی هدی برای دخترش تجربه‌های زیاد و کشف کردن‌های دلچسب دارد.
هدی و دخترش روزهای زیادی را به تماشا و لمس انواع حشرات و خزندگان و حیوانات می‌گذارنند، روزهای زیادی انواع مایعات و جامدات را مخلوط می‌کنند تا نتیجه نهایی را ببینند و روزهای زیادی را بلند بلند کتاب می‌خوانند و نقاشی می‌کنند و طولانی می‌خندند.
طوری‌که هرکسی به آن‌ها نگان می‌کند، پر از شوق می‌شود.
نمی‌دانم بعدتر در معرض مادرانگی قرار می‌گیرم ولی اگر قرار گرفتم، ترجیح می‌دم شبیه هدی باشم.

  • ۰۲/۱۰/۱۹
  • Mavi

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی