Yağmur Gibi

Yağmur Gibi در زبان ترکی یعنی شبیه باران؛
رویای قدیمی‌ام که دوست داشتم باران روزهای یکشنبه ورشو باشم.

طبقه بندی موضوعی

روزنوشت4

سه شنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۰۴ ب.ظ

شادی‌ها شبیه ابرهایی هستند گذرا و هیچ امیدی به بودن آن‌ها نیست. برای مدت کوتاهی می‌توان از حضورشان لذت برد و بعدتر خاطره حضورشان را به یاد آورد.

نتایج ارشد آمد و برای چند ساعت از رتبه‌ام خوشحال بودم، تا زمانی که استاد دانشگاه فلان اعلام کرد امسال در نوبت روزانه و شبانه و پردیس فقط 10 نفر ظرفیت داریم و بقیه دانشگاه‌ها هم کاهش ظرفیت دارند و دو دانشگاه هم امسال پذیرش ندارند. 
شبیه آب یخی که یک‌دفعه روی سر همه‌ی ما ریخته باشد...
بعدتر دوستی برایم نوشت من و تو با این رتبه در رشته‌ی دیگری، بهترین دانشگاه قبول می‌شدیم ولی در این رشته فقط 20 نفر اول شانس دانشگاه دولتی دارند. 
ما احمقیم که برای این رشته این‌قدر دست و پا زدیم و چندماه بی‌وقفه خواندیم که نتیجه این شود؟
در جوابش چیزی نگفتم ولی شاید واقعا احمق هستیم و امید بیهوده داریم.

  • ۰۲/۰۳/۰۹
  • Mavi

نظرات (۷)

  • اسماعیل غنی زاده
  • منم همینطور 

    رتبه‌م ۳۵ شده ولی دانشگاه تهران ۵ نفر برمیداره

    پاسخ:
    متاسفم.
    کاش این سختگیری‌های ورود به دانشگاه، موقع فارغ‌التحصیلی هم انجام می‌شد.
    و گاهی فکر می‌کنم آکادمیا توی ایران ارزش این سختی رو داره؟

    شاید قبول شدین :)

     

    پاسخ:
    هنوز دفترچه انتخاب رشته منتشر نشده که از ظرفیت‌های امسال باخبر بشم ولی طبق ظرفیت‌های پارسال و چیزی که مدیرگروه دانشگاه علامه اعلام کرده، شانس قبولیم توی چهارتا دانشگاهی که می‌خواستم خیلی پایینه.
    وقتی  برای رتبه 20 رشته من میگن شاید شبانه یه دانشگاه خارج از تهران، من با رتبه 50 امید زیادی ندارم.

    بسلامتی، ایشالا که قبول بشید. شاید بد نباشه به شبانه هم فکر کنید. بدین لحاظ که هزینه رو در طی تحصیل پرداخت می‌کنید و دیگه مدرکتون آزاده. الان تو رشته ما برای آزاد کردن مدرک ارشد، بازای هرترم ۱۵ میلیون می‌گیرن!

    پاسخ:
    ممنونم.
    شبانه جزو گزینه‌هام هست، اگر قبول بشم.

    نقدهای زیادی به وضعیت آموزش توی این مملکت وارده؛ وقتی بالای هشتاد درصد ورودی‌های دانشگاهی مثل شریف از دو دهک بالای جامعه‌ست یعنی آموزش و پرورش کشک! یعنی همه چیز برای فروش! و در نهایت یه موجود پُر توقع و از خود راضی‌ای تولید می‌شه به نام «نخبه» که هنوز سال اول دانشگاه رو تموم نکرده به فکر مهاجرته! مفهوم «نخبگی» یکی از  استعماری‌ترین مفاهیم توی این جغرافیای سیاسیه.

    در نهایت، دانشگاه در ایران، رفتن و نرفتنش خیلی توفیری نداره. بنگاه امیدفروشی راه انداختن: چه قبل از کنکور، چه بعد از کنکور.

    خودت رو ناراحت این چیزها نکن.

    پاسخ:
    هر آدمی جسارت و نگاه ریزبینانه برای درک و پذیرش این حقیقت رو نداره و حتی اگر داشته‌باشه، با گفتنش از سمت آدم‌ها مورد قضاوت و نقدهای زیادی قرار می‌گیره.
    این صراحت توی پست‌های شما همیشه بوده و باعث خوشحالیه.
    من سعی کردم علاقه‌ام به یادگیری رو به دانشگاه محدود نکنم ولی با مدرک‌پرستی این جماعت باید چکار کرد؟
    به هرحال الان کمتر ناراجتم.

    بعضی شرایط دست ما نیستن. غم ها هم مثل بارونن بالاخره. شاید خیسیشون بیش تر بمونه ولی اونا هم ماندگار نیستن. 

    پاسخ:
    از کلمات تسلی‌بخش‌تون ممنونم، امیدوارم.
  • اسماعیل غنی زاده
  • بله صد در صد ندارن 

    از هر جهت نگاه کنیم ارزشش رو ندارن 

    ولی ما خیلی خیلی بدبخت تر از ایناییم که هنوزم ادامه میدیم 

    پاسخ:
    بدبخت نه، ما هنوز امیدواریم و در پی نور.
    و امیدوارم این در پی نور بودن و رویاباف بودن به جای خوبی برسه.

    متاسفم.

    ولی امید داشته باش

    همیشه شایعه‌ها درست از آب در نمیاد.

     

    پاسخ:
    واقعا جز امید چیز دیگه‌ای ندارم که کاش این امید به جای خوبی ختم بشه.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی