Yağmur Gibi

Yağmur Gibi در زبان ترکی یعنی شبیه باران؛
رویای قدیمی‌ام که دوست داشتم باران روزهای یکشنبه ورشو باشم.

طبقه بندی موضوعی

بخشی از یک روز ملال‌آور

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۰۱ ب.ظ

امروز شبیه یکی از یکشنبه‌های ملال‌انگیز پاییزی ورشو است؛ پر از مه خاکستری و سرما و سکوت رنج‌آور.

صبح با درد شروع شد؛ انگار درونم رودخانه‌ای جاری باشد و درد شبیه آب در حرکت، از سر به گردن و شانه و کمر و مچ دست.
فکر کردم اثر بدخوابی دیشب است و با دوش آب گرم و مسکن آرام می‌شود ولی نشد و تا الان ادامه دارد.
مشق‌های عقب‌افتاده کلاس و ترجمه مقاله جدید و طرج درس جدید برای آموزشگاه ولی با درد همخوانی نداشت و البته که درد باید عقب‌نشینی می‌کرد.

بعدتر، نوتیفیکیشن ایمیل شبیه ناقوس کلیسا هنگام مرگ آدمی، روز را خاکستری‌تر کرد؛
در نهایت احترام و تاسف، من اهل ایران هستم و ایران جزو کشورهایی است که ساکنانش از خدمات محروم‌اند و من امکان استفاده از کمک‌هزینه و شرکت در دوره را ندارم.
نمی‌دانم این چندمین ریجکشن این مدت است.
از یک ساعت پیش غمگین و عصبانی‌ام و فکر می‌کنم کاش این‌قدر محترمانه و با همدلی نمی‌نوشتند که این تلخی ماجرا را بیشتر می‌کند.

دلم می‌خواست من شبیه آدم‌های قوی کلیپ‌های انگیزشی بودم که باز هم ادامه می‌دهند و لبخند می‌زنند و تلاش می‌کنند بقیه روز را رنگی کنند ولی من تسلیم این خاکستری‌ امروز شدم و مهم نیست بقیه روز قرار است چه اتفاقی بیفتد.
همراه با صدای ساز پوریا و کلمات خانم ماگدا سابو گوشه‌ای نشستم و آرزو می‌کنم همین الان شب بشود. 

  • ۰۲/۰۳/۰۳
  • Mavi

نظرات (۱)

هممون محدودیم، منحصر بفردیم، مدل خودمون راه می‌ریم، گاهی کج یا خنده‌دار، ولی مثل کلیپهای انگیزشی نیستیم.. تلاش می‌کنیم، اگرم مشکلی پیش بیاد غصه می‌خوریم، تامل و تجدید قوا می‌کنیم، حتی ممکنه رها کنیم، اما همیشه می‌تونیم دوباره بلند شیم.

امیدوارم دردهای جسمی و روحی آروم بگیره. و درود به این قلم!

 

پاسخ:
ممنونم بابت کلمات پر نور.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی